دانلود pdf کتاب پرنده من نوشته فریبا وفی
دانلود pdf کتاب پرنده من
پرنده من اولین رمان فریبا وفی است که در سال ۱۳۸۱ چاپ گردید، این کتاب در همان سال بهترین رمان بنیاد هوشنگ گلشیری و جایزه ادبی یلدا شد. این کتاب داستان زن متاهلی را روایت می کند که دارای ۲ فرزند است. پس از سال ها اجاره نشینی و سختی های زندگی بالاخره می تواند خانه ای نه چندان بزرگ را بخرد، مدتی می گذرد و شوهر زن (امیر) به فکر مهاجرت به کانادا می افتد. امیر دائما به فکر پیشرفت است او دوست ندارد به گذشته برگردد و تصمیم می گیرد خانه ای که با این همه سختی بدست آوردند را بفروشد، اما زن با این کار امیر کاملا مخالف است و دوست ندارد پل های پشت سرش را به راحتی خراب کند. این داستان حس های کوچک ولی غالبا تاثیر گذاری را بیان می کند. هدف از نوشتن این کتاب ثبت حضور تناقضات کلی جامعه درون زندگی روزمره زنانه و فضای داخلی خانه است.
در این کتاب شما می خوانید که …
ولی من ولکن نیستم: پس کدامیک؟ و به صورت تکتک مردهای پارک نگاه میکنم. ولی عشق مهین شباهتی به هیچکدام از این آدمها ندارد. عشق او نه آروغ میزند، نه خودش را میخاراند، نه زلزل نگاه میکند و نه فحش میدهد…» مهین میگوید: «[عشقم] حالا به رویم لبخند میزند و میپرسد عزیزم خسته شدی؟» «ولی به نظر من لبخند میزند و میگوید، عزیزم شام چه داریم و این صدایی که میشنوی صدای قلب عاشقش نیست. کمی پایینتر، با اجازهات، صدای رودههای خالیاش است» (١١٢). راوی پیاپی حباب فانتزیهای مهین را میترکاند. در رابطه با امیر نیز اوضاع از این قرار است؛ در جایی از رمان امیر برای ترغیب راوی به مهاجرت، دستش را به دور کمر او میاندازد، «به آهنگی که شنیده نمیشود میرقصد» و راوی را نیز «با خودش به اینطرف و آنطرف میکشد»: «چشمانش را میبندد. من نمیتوانم این کار را بکنم. چشمان یکی باید باز باشد تا به مبل و کاردستی شاهین که زیر پاست و فرصت نکردهام بردارم، نخوریم. به او حسودیام میشود که میتواند با بستن چشمهایش سرنوشتش را عوض کند و خودش را در جای بهتری فرض کند.» میگویم «وای ببخش، پایش را لگد کردهام»
این نوع ترکاندن حبابهای فانتزی در مورد فانتزیهای خود راوی نیز رخ میدهد. او نیز چون دیگران برای گریز از جهنم، فانتزیهای خودش را خلق میکند، برای مثال علاقه او به دیدزدن از چشمی و پنجره که در ادبیات از عناصر ثابت ارجاع به فانتزی محسوب میشود اشارهای به همین موضوع است. اما رابطه او با فانتزیهای شخصیاش تداعیگر فرایند درنوردیدن فانتزی در روانکاوی است: «فکر میکنم رویای من معیوب است. مثل آن بلور ترک برداشته است که حیفم آمد توی سطل آشغال بریزم ولی میدانم که دیگر به درد نمیخورد.»
📕 پرنده من
✍🏻 فریبا وفی
حامد گودرزی(دارنده محصول)
چه معنی داره که هیچ لینک دانلودی وجود نداره
حساب کاربری هم مثل همین جا! کلاهبرداری میکنید؟!
حتما پیگیری حقوقی میکنم نسبت به کااهبرداری و خالی کردن حساب مردم
علی کربلایی(مدیریت)
درود، لینک ها تست شدن همگی به درستی کار میکنند، ای پی شما به دلیل مشکوک بودن از سمت سرور مسدود شده که احتمالا بخاطر مشکلا فایروالتان است، در چنین مواقعی کافیست تا واحد پشتیبانی ارتباط برقرار کنید تا مشکلتون حل بشه، موفق باشد
مهدی مقیمی(دارنده محصول)
پول پرداخت شد اما فایل موجود نبود.
علی کربلایی(مدیریت)
فایل مورد نظر تست شد و درست بود، کتاب هم اکنون داخل حساب کاربریتان و ایمیلتان قابل دانلود است.