دانلود کتاب برزخ اما بهشت نوشته نازی صفوی
دانلود pdf برزخ اما بهشت
این کتاب به سرگذشت زنان پس از پایان دادن به ازدواج می پردازد اینکه چگونه یک زن (ماهنوش) پس از پایان رابطه اش باید پیش خانواده اش برگردد، آن زن تصور می کند که با اتمام رابطه تمامی مشکلات روحی اش حل می شود اما او با درد تنهایی مواجه می شود دردی که روحش را عذاب می دهد. در این بین دختر خاله این زن (رعنا) با دخترش برای بهبودی ماهنوش به پیش آن می روند و تا حدی هم موفق می شوند که از نظر روحی ماهنوش را کمک کنند اما ناگهان رعنا دچار بیماری سرطان می شود….
این کتاب در کنار رمان های دالان بهشت و تا بهشت راهی نیست سه گانه هایی بی نظیر از نازی صفوی است.
در این کتاب می خوانیم …
نه از کار نیفتاده بود، برعکس یکرَوند داشت کار می کرد. مدام فکرهای جورواجوری که به هم هیچ ربطی نداشت از ذهنم می گذشت و توی سرم مثل آش شله قلمکار شده بود و آینده و گذشته و حال با هم غوطه می خوردند.
دیگر حتی لازم نبود به خودم زحمت بدهم که به چیزی فکر کنم، در حالی که به ظاهر از بیست و چهار ساعت، بیست ساعتش را خواب بودم، ولی در حقیقت فقط سه ـ چهار ساعت مغزم از کار می افتاد و واقعا می خوابیدم، بقیه ساعت ها با چشم های بسته مدام فکر می کردم، فکر می کردم و فکر…
نه، آن که داشت از کار می افتاد جسمم بود، چون همیشه خسته بودم، کار نکرده، بدون هیچ فعالیتی. مثل جنازه دائم دراز می کشیدم. خسته بودم، خسته خسته! یاد حرف های دکتر محمودی می افتادم که می گفت: « نباید به خودت افکار منفی تلقین کنی، به چیزهای مثبت فکر کن، به آینده که هنوز پیش رویت است، به جوانیت، زیبائیت، سلامتیت و… »
راستی دکتر بودن چقدر آسان است! روی صندلی بنشینی و در نهایت وقار و آرامش برای دیگران دادِ سخن بدهی و در مورد دردی که نه خودت چشیده ای، نه داری و نه می توانی مفهومش را بفهمی ساعت ها حرف بزنی!
کاش واقعا زندگی مثل فیلم های هندی بود؛ سر بزنگاه، با یک حرف یا یک معجزه یا تصمیم آنی، سریع همه چیز روبراه می شد و مشکلات حل.
دکتر محمودی که می گفت « نخواب! بیدار باش! به گذشته فکر نکن فکر نکن یا به چشم یک اشتباه یا تجربه به آن نگاه کن! در عوض به فردا فکر کن! فردایی که هنوز پیش روی توست… » حق داشت آن قدر مصمم و آسوده حرف بزند و برای من نسخه بپیچد، آخر او که در بیست و سه سالگی بیوه نشده بود! او که تمام نیرویش را برای حفظ چیزی که اصلاً ارزشش را نداشت بیهوده مصرف نکرده بود و از همه مهم تر این که « او زن نبود. »
قوانین ثبت دیدگاه
برای ما نظرات خود را حتما بنویسید ...